هدف از این تحقیق بررسی توانمند سازی با فرمت docx در قالب 92 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 


فهرست مطالب
توانمندسازي    
مقدمه    
تعاريف و مفاهيم توانمند سازي    
اهمیت و ضرورت توانمندسازی منابع انسانی    
اهداف توانمند سازي    
علائم توانمندي    
پيامدهاي توانمند سازي    
رويکرد هاي توانمند سازي    
مدل های توانمند سازی    
عوامل مؤثر بر احساس توانمندی افراد    
استراتژی های توانمند سازی    
موانع توانمندسازي کارکنان    
مروري بر پيشینه پژوهش    

 

 


  امروزه محيط سازمانها با تغييرات سريع، دانش، مزيت تکنولوژيکي و رقابت شديد شناخته مي شود . سازمان ها همکاري افقي را بعنوان افزايش انعطاف پذيرفته اند و انتظار دارند کارکنانشان از خود برتري، اشتياق و علاقه شديد و درگيري نشان مي دهند. با اين وجود تحقيقات نشان مي دهند که تعهد ميان اعضاي سازمان کاهش يافته و سازمانها احتياج دارند که به نيازهاي معنوي کارکنانشان توجه بيشتري داشته باشند.

 

 

 

امروزه ما در یک اقتصاد دانشی  زندگی میکنیم و مانند گذشته توجه اصلی سازمانهای مدرن در ماشینی بودن و منزلت نیست بلکه تأکید اصلی آنها در هوشمندی، درک، مهارت ها و تجارب کارکنان  می باشد. نقش نیروی انسانی  ماهر و کارآمد در تحقق اهداف سازمانی امری بدیهی و غیرقابل انکار است و شکی نیست که ثروت ملی یک کشور و به عبارت بهتر سرمایه انسانی در قالب مهارت ها ، سازمان‏ها و انگیزه هایشان ظاهر می¬شود. مدیران باید به منظور بهره گیری هر چه بیشتر از نیروی انسانی شاغل عوامل انگیزشی مؤثر در تحریک آنان را به درستی شناسایی کرده و تلاش نمایند که هر چه بیشتر این توان را در مسیر اهداف سازمان قرار دهند .

 

 

 

که یکی از این راهها توانمندسازي کارکنان  می‏باشد. توانمندسازي افراد به معنی تشویق افراد برای مشارکت بیشتر در تصمیم‏گیری‏هایی است که بر فعالیت آنها مؤثر است یعنی اینکه فضایی برای افراد فراهم شود تا بتوانند ایده های خوبی را بیافرینند و آنها را به عمل تبدیل کنند. توانمندسازي عنصر حیاتی کسب و کار در دنیای نوین است. اهدافی مانند نزدیکتر شدن بیشتر به مشتری، بهبود خدمات پس از فروش، ارائه مداوم نوآوری، افزایش بهره وری و در دست گرفتن میدان رقابت برای سازمان هایی بدست خواهد آمد که راههای جدیدی برای توانمند ساختن افرادشان یافته¬اند.

 

 


اما توانمندسازي به صورت محدود صورت می گیرد و این مشارکت در تصمیمات محدود به واحدهای کاری خودشان می باشد و هنوز افراد نمی¬توانند در مورد جهت کلی سازمان خود تصمیم بگیرند.